تا كنون در خصوص شيوههاي حفظ قرآن، آثار متعددي نگاشته شده؛ ولي به اصول روانشناختي حفظ قرآن توجه كمتري شده است. اين نوشتار در پي استفاده از يافتههاي روانشناسي براي تسهيل كار حافظان قرآن و ماندگاري بيشتر آيات حفظ شده در ذهن آنان است. در اين تحقيق، موضوعات روانشناختي دانش، انگيزش، اراده، تكرار و مرور، بسط و گسترش، سازماندهي و رعايت بهداشت و تغذيه مناسب مورد توجه قرار گرفته است.
در موضوع، دانش آگاهي از علوم پيشنياز وروش اصولي حفظ قرآن و نيز شناخت خود و سبك يادگيري مطمح نظر قرار گرفته است. اموري كه انگيزش فرد را براي حفظ قرآن افزايش ميدهد، ذيل عنوان انگيزش بررسي شده است. عبور از موانعي كه مانع تداوم فعاليت حافظ ميشود، تحت عنوان اراده مطرح شده است. تكرار و مرور و تاكتيكهاي آن به صورت عامل مؤثر در حفظ، موضوع پنجم راتشكيل ميدهد. سازماندهي آياتي كه ميخواهيم آنها را حفظ كنيم و روشهاي آن ششمين موضوع و نكات مربوط به رعايت بهداشت تغذيه مطلوب محور آخر اين نوشتار است.
قرآن، روانشناسي، انگيزش، فراشناخت، حفظ قرآن.
به لطف نهضت اسلامي مردم ايران، امروزه رويكرد مردم به ويژه جوانان و نوجوانان به حفظ قرآن كريم فزوني يافته و گروههاي فراواني از مردم به حفظ اين وديعه الاهي و ثقل اكبر او همت گماشتهاند. با وجود اين، تعداد قابل توجهي از كساني كه به حفظ قرآن ميپردازند، به تداوم راه و حفظ كامل قرآن موفق نميشوند. علل گوناگوني باعث شده است تا اين تعداد توفيق نيل به اين هدف را از دست بدهند. براي پيشگيري از اين ريزشها، برخي از افرادي كه اين مسير را تا آخر ادامه دادهاند، تجارب خود را نگاشته و در اختيار علاقهمندان قرار دادهاند؛ اما در اين ميان كمتر از يافتههاي روانشناسي حافظه و يادگيري استفاده شده است. نوشتار حاضر درصدد است با بهرهگيري از يافتههاي روانشناسي و تطبيق آن با تجارب حافظان قرآن كريم، راهبردهايي را به دوستداران حفظ قرآن ارائه كند كه با توجه به كارگيري آنها بتوانند اين مسير پرفراز و نشيب را بپيمايند و در زمره حافظان پيام الاهي درآيند. در اين نوشتار، راهبردهايي همچون دانش، انگيزش، اراده، تكرار و مرور، بسط و گسترش، سازماندهي و رعايت بهداشت و تغذيه مناسب مطرح و به ابعاد آن پرداخته شده است.
براي آنكه فرد بتواند به طور خودجوش به حفظ قرآن اقدام كند، نيازمند دانش درباره علوم پيشنياز، روش اصولي حفظ قرآن و شناخت خود و سبك يادگيري خويش است. بدون آگاهي از موارد پيشگفته، امر حفظ قرآن بسيار دشوار يا ناممكن ميشود. در اينجا به توضيح موارد پيشين ميپردازيم:
رفتار ورودي يا هدف ورودي به آمادگيهاي فرد براي يادگيري هدفهاي آموزشي (نهايي و بين راه) اشاره ميكند؛ يعني آنچه را يادگيرنده پيشتر آموخته كه براي يادگيري مطالب تازه، پيشنياز بهشمار ميرود و همچنين كليه تجارب مثبت و منفي حاصل از آموختههاي پيشين او را كه بر يادگيري مطلب تازه مؤثرند، رفتارهاي ورودي او ميناميم. علت نامگذاري اين آمادگي به رفتار ورودي آن است كه يادگيرنده در روز نخست يادگيري موضوع تازه، با آن آمادگي وارد كلاس درس ميشود.
آشنايي پيشين فرد با علومي كه ياد گرفتن آنها پيشنياز حفظ قرآن بهشمار ميرود، گام مقدماتي در مسير حفظ قرآن است. برخي از دانشهاي پيشنياز حفظ قرآن عبارت است از:
شرط اساسي حفظ قرآن، مهارت در روخواني و روانخواني آن است. هرچند ممكن است افرادي بتوانند صرفاً با شنيدن آيات قرآن آنها را حفظ كنند، اين امر اولاً در مورد تمام قرآن به ندرت اتفاق ميافتد و ثانياً بنا به نظريه رمز دوگانه، اطلاعاتي كه قابلرمزگرداني به هر دو صورت تصويري و كلامي هستند، آسانتر آموخته ميشوند و شايد به همين دليل است كه توضيح كلامي مطالب همراه با شكل و نمودار به يادگيري و يادآوري مطالب، بيشتر كمك ميكند؛ پس براي آنكه بتوان آيات قرآن را به صورت تصويري رمزگرداني كرد، لازم است فرد توانايي روخواني و روانخواني قرآن كريم را داشته باشد.
علم تجويد در حفظ كردن صحيح قرآن خيلي مؤثر است و باعث ميشود تا حافظ راحتتر قرآن را حفظ كند. كساني كه با تجويد آشنا هستند، موقع خواندن ديگر مكث نميكنند كه آيا اين آيه «اخفاء» دارد يا «ادغام» بلكه به طور ناخودآگاه و به دليل تكرار، بر قواعد تجويد مسلطند.
تسلط بر قواعد تجويد باعث ميشود تا فرد در مرحله بازيابي، توان خود را فقطصرف يادآوري مطالب ذخيره شده در حافظه كرده، از صرف آن در دقت در رعايت تجويد پيشگيري كند.
يكي از مواردي كه در حفظ كردن قرآن بايد مورد توجه گيرد، به خاطر سپردن اِعراب و حركات حروف (نحو) است. بر كساني كه در حفظ قرآن فعاليت كردهاند پوشيده نيست كه برخي اشكالات، در حفظ كردن اين كلمات پيش ميآيد؛ مانند:
اعراب حرف «راء» در كلمات: اَمْرِكُمْ، اَمْرُكُمْ، اَمْرَكُمْ
و يا اعراب حرف «تاء» در كلمات: جنّاتٌ، جنّاتٍ
و همچنين اعراب «باء» در كلمات: رَبُّنا، رَبِّنا، رَبَّنا
و يا تفاوت در ساختمان كلمات (صرف)، مانند:
«لَنْ يَتَمَنَّوْهُ» با «لا يَتَمَنَّوْنَهُ»
«و ما اللّهُ بِغافل عمّا تعملون» با «و ما اللّهُ بغافل عمّا يعملون»
با يادگيري مختصري از قواعد صرف و نحو عربي به راحتي ميتوان بر همه اين موارد احاطه كامل يافت بدون اينكه لازم باشد تكتك آنها را به ذهن سپرد. به كمك اين عامل ميتوان از فشار وارد بر نيروي حافظه كاسته، مقداري از بار حفظ را به ديگر عوامل محوّل كرد.
به طور طبيعي، حفظ قرآن كريم نيز همچون ساير مطالب حفظ كردني متوقف بر آشنايي با فرايندهاي حافظه است.
از لحظهاي كه تأثرات حسّي به وسيله گيرندهها دريافت ميشوند تا زماني كه از حافظه كوتاهمدت ميگذرند و به حافظه درازمدت منتقل ميشوند و يادگيري كامل ميشود، فرايندهاي مهمي جريان مييابند. از آنجا كه اين فرايندها به دانستن يا شناخت مربوط ميشوند، به آنها فرايندهاي شناختي حافظه ميگويند. اين فرايندها را ميتوان در سه دسته تكرار يا مرور، بسط يا گسترش و سازماندهي قرار داد.
عدم آشنايي افراد با فرايندهاي شناختي حافظه باعث ميشود كه فرد با وجود كوشش و صرف كردن وقت بسيار، احساس كند كه پيشرفت قابل ملاحظهاي در اين امر ندارد و اين خود باعث دلسردي و رها كردن بقيه كار ميشود. با توجه به اهميت اين فرايندها، در ادامه اين نوشتار آنها را بررسي خواهيم كرد.
اصطلاح فراشناخت، «به دانش ما درباره فرايندهاي شناختي خودمان و چگونگي استفاده بهينه از آنها براي رسيدن به هدفهاي يادگيري گفته ميشود».
دمبو (1994) ميگويد: دانشِ فراشناخت به سه چيز اشاره ميكند:
1.دانش مربوط به خود يادگيرنده (مانند آگاهي از رجحانها، علاقهها، نقاط قوت، نقاط ضعف، و عادتهاي مطالعه)؛
2.دانش مربوط به تكليف يادگيري (از جمله اطلاعات مربوط به دشواري تكاليف گوناگون و مقدار كوشش مورد نياز براي انجام تكاليف تحصيلي)؛
3.دانش مربوط به راهبردها (استراتژيها)ي يادگيري و چگونگي استفاده از آنها.
بر اين اساس، فردي كه به حفظ قرآن اقدام ميكند، بايد دانشِ فراشناخت داشته باشد تا: اولاً نقاط قوت و ضعف خود را در حفظ كردن بشناسد؛ عادتهاي خود را در مطالعه تشخيص دهد و بداند كه به طور مثال در چه زماني از روز آمادگي بيشتري براي مطالعه و حفظ قرآن دارد. ترجيح ميدهد از چه نوع قرآن و با چه خطي براي مطالعه و حفظ قرآن استفاده كند. علاقه دارد قرآن را به سرعت يا با تأني و در طول زمان بيشتري حفظ كند و... .
ثانياً سورههاي آسان و دشوار را براي حفظ قرآن از يكديگر تميز داده، بداند كه براي حفظ هر يك به چه ميزان كوشش نيازمند است.
ثالثاً با راهبردهاي شناختي حفظ قرآن همچون تكرار و مرور، سازماندهي و... آشنا شده، بداند كه چگونه ميتواند با استفاده از آنها قرآن را به گونهاي درستتر و بادوامتر حفظ كند.
اصطلاح انگيزش را ميتوان عامل نيرودهنده، هدايت كننده، و نگهدارنده رفتارتعريف كرد. گيج و برلايز (1984) انگيزش را به موتور و فرمان اتومبيل تشبيه كردهاند. يادگيرندگان خودجوش و باانگيزه، بسياري از تكاليف خود را جالب توجه ميدانند؛ چون آنها براي نفس يادگيري ارزش قائلند، نه اينكه كاري را صرفاً در مقابل ديگران خوب انجام دهند؛ اما حتي اگر آنان به طور ذاتي براي انجام تكليفي مشخص برانگيخته نشوند، براي استفاده بردن از آن تكليف جديّت به خرج ميدهند. آنان خود ميدانند كه چرا مطالعه ميكنند؛ بنابراين، رفتارها و گزينشهاي آنان جنبه آگاهانه دارد و از سوي ديگران تعيين نميشود؛ بنابراين، فردي كه در وادي حفظ قرآن گام مينهد،بايد انگيزش سطح بالايي داشته باشد تا نيروي لازم را براي پيمودن اين مسير كسب، و آن را در جهت نيل به خواسته خود صرف كند و مطالبي را كه در طول زمان حفظ كرده، در حافظه خود نگهدارد.
توجه به امور ذيل ميتواند انگيزش فرد را در جهت حفظ قرآن افزايش داده، نيروي او را براي پيمودن اين مسير دشوار تأمين كند:
نخستين عاملي كه انگيزه فرد را براي حفظ قرآن تقويت ميكند، اين است كه بداند براي چه قرآن را حفظ ميكند. اگر او از اين راز آگاه نباشد، ممكن است با زمزمههايي همچون:
با وجود انواع قرآن و نرمافزارهاي گوناگون قرآني چه نيازي به حفظ قرآن احساس ميشود؟
مسير حفظ قرآن مسيري طولاني است؛ بهتر نيست وقت گرانبها صرف اموري ارزشمندتر شود؟
پس از حفظ قرآن ممكن است دچار فراموشي شويم؛ بنابراين، بهتر است از آغاز وارد اين عرصه نشويم و...
كه از سوي خود فرد يا ديگران مطرح ميشود، انگيزه خود را از دست بدهد و كار را آغاز نكند يا ناتمام رها سازد.
بر اين اساس، در آغاز بايد بدانيم حفظ قرآن چه اهميتي دارد تا خود را بدان ملزم سازيم.
موارد ذيل نشاندهنده گوشهاي از اهميت حفظ قرآن كريم است:
اهتمام معصومانعليهمالسلام به حفظ قرآن
اين موضوع كه رسول خداصلياللهعليهوآله و امامان معصومعليهمالسلام براي حفظ قرآن اهميت قائل ميشدند، از مهمترين نشانههاي اهميت آن است. خداوند متعال در آيه 6 سوره اعلي نگراني فرستاده خويش را از فراموش كردن قرآن برطرف ساخته، ميفرمايد:
«سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسي؛ هرگز نگران فراموش كردن آيات الاهي مباش»، آن كس كه اين آيات بزرگ را براي هدايت انسانها بر تو فرستاده، هم او نگهبان آنها است. آري او نقش اين آيات را در سينه پاك تو ثابت ميدارد؛ به طوري كه هرگز گرد و غبار نسيان بر آن نخواهد نشست.حضرت نيز آيات الاهي را بر اميرمؤمنانعليهالسلام قرائت ميكرد و از خداوند عزوجل ميخواست كه فهم و حفظ آيات را به علي نيز بياموزد. آن امام نيز هيچيك از آيات را فراموش نكرد.
امام عليعليهالسلام نيز ديگران را به قرائت و حفظ قرآن وا ميداشت. در روايتي نقل شده كه حضرت بر مردي گذشت كه به ديگران لگد ميزد. فرمود: اي جوان! اگر قرآن قرائت ميكردي براي تو بهتر بود. گفت: دوست دارم چيزي از قرآن را به خوبي بياموزم؛ ولي ناتوانم. حضرت فرمود: به من نزديك شو. آنگاه به آهستگي سخني به گوش او خواند؛ پس خداوند همه قرآن را در قلب او تصوير، و او نيز همه آن را حفظ كرد.
اهتمام اولياي دين به حفظ قرآن نشاندهنده آن است كه قرآن بايد به جان انسان نفوذ كند تا تأثير لازم را پديد آورد. به قول اقبال:
چون كه در جان رفت، جان ديگر شود
جان چو ديگر شد، جهان ديگر شود
بيتوجهي به حفظ قرآن به اين دليل كه ميتوان به قرآن و نرمافزارهاي قرآني مراجعه كرد، به اين استدلال ميماند كه فردي درباره رشته تخصصي خود هيچ نميداند و ادّعا ميكند كه براي يافتن هر مطلب، كتابهاي بسياري موجود است و ميتوان به آنها مراجعه كرد.
دعا و درخواست از خداوند براي توفيق در حفظ قرآن نشانه ديگري از اهميت به يادسپاري كلام الاهي است. معصومانعليهمالسلام دعاهايي را براي توفيق در اين امر خطير به ما آموزش دادهاند كه به طور نمونه به يك مورد اشاره ميشود:
«... اسألك يا اللّه يا رحمان بجلالك و بنور وجهك ان تلزم قلبي بحفظ كتابك كما علّمتني...»
«... اي اللّه و اي رحمان! به حق جلال و نور رويت از تو درخواست ميكنم همانگونه كه كتابت را به من آموختي، دلم را نيز به حفظ آن ملزم فرمايي...»
خداوند متعالي نيز دعاي چنين افرادي را كه افزون بر دعا، به قرائت مداوم قرآن نيز اهتمام ميورزند، اجابت، و حفظ آن را بر ايشان آسان ميكند:
«... يحفظه امته فيقرؤه قياماً و قعوداً و مشاةً و علي كل الاحوال يسهّل اللّه حفظه عليهم...»
«... امت او (پيامبرصلياللهعليهوآله ) قرآن را حفظ، و در حال ايستاده و نشسته و در حركت و در هر حال آن را قرائت ميكنند. خداوند نيز حفظ آن را بر ايشان تسهيل ميكند...»
در نظر گرفتن پاداش فراوان براي به ياد سپاري آيات قرآن تأييدي ديگر بر اهميت حفظ قرآن است. امام صادقعليهالسلام محشور شدن با ابرار را نتيجه تلاش فرد براي حفظ و عمل به كتاب الاهي ميداند. «الحافظ للقرآن العامل به مع السفرة الكرام البررة».
«حافظ قرآن كه به آن عمل كند، با فرستادگان بزرگوار الاهي و نيكان خواهد بود». حتي در بيان معصومانعليهمالسلام حفظ هر سوره، پاداش مخصوص به خود را دارد و فراموشي هر سوره نيز مايه سلب درجهاي به شمار آمده است.
ابيبصير از امام صادقعليهالسلام نقل ميكند كه فرمود: «كسي كه سورهاي از قرآن را فراموش كند، آن سوره (در قيامت) براي او به شكلي زيبا و درجهاي رفيع ظاهر ميشود؛ آنگاه كه آن را ميبيند ميگويد: تو كيستي؟ چه زيبا هستي! اي كاش براي من بودي! پاسخ ميدهد: مرا نميشناسي؟ من آن سوره هستم (كه فراموشم كردي). اگر فراموشم نميكردي، تو را به اين مكان رفعت ميبخشيدم».
خداوند بزرگ، تفاوتهاي فردي و نقاط ضعف افراد را در حفظ قرآن از نظر دور نميدارد و براي كساني كه با زحمت به حفظ قرآن همت ميگمارند، پاداشي دو چندان در نظر گرفته است:
«عن الفضيل قال سمعت اباعبداللّهعليهالسلام يقول ان الذي يعالج القرآن ليحفظه بمشقه منه و قلّه حفظ له اجران؛ كسي كه با قرآن ممارست داشته باشد تا آن را حفظ كند و دشواري حافظه اندك را تحمل كند، از دو پاداش بهرهمند ميشود».
بر اين اساس، فردي كه عزم حفظ قرآن كرده، از اين حقيقت آگاه است كه گام در مسير رسول خدا و اولياي الاهي نهاده و در مسير نيل به پاداش بيكران خداوند حركت ميكند. اين توجه عزم او را براي پيمودن راه تا آخر مصمّمتر خواهد ساخت.
مشوّقها و تقويتكنندهها به دو دسته كلي بيروني و دروني تقسيم ميشوند. تقويتكنندههاي بيروني كه مبناي انگيزش بيروني را تشكيل ميدهند، به انواعپديدهها، اشيا و رويدادهايي كه خارج از فرد قرار دارند، مانند غذا، نمره، جايزه، پول، و... گفته ميشود. در مقابل، تقويتكنندههاي دروني كه اساس انگيزش دروني بهشمار ميآيند عواملي هستند كه كنترل آنها در دست خود فرد است و از احساس رضاي حاصل از كسب توفيق در رسيدن به هدف ناشي ميشوند؛ بهطور نمونه، وقتي كه يادگيرنده احساس ميكند در موضوعي كه براي يادگيري آن بسيار كوشيده، پيشرفت داشته است احساس غرور، اعتماد به نفس، و شايستگي ميكند كه اين احساس، پيامدهاي انگيزشي دارد و براي او در يادگيري بيشتر نقش مشوّق را ايفا ميكند. اينگونه انگيزش به هيچ نوع منبع تقويت از بيرون فرد نياز ندارد و خود يادگيرنده سرچشمه آن به شمار ميآيد؛ از اين رو، در حفظ قرآن نيز بايد مشوقها جنبه دروني يابد و فرد با احساس رضا از توفيق، انگيزه لازم را براي ادامه كار به دست آورد. به اين منظور لازم است گامهاي آغازين در حفظ قرآن به گونهاي برداشته شود كه از همان آغاز، كاميابي در آن احساس شود؛ پس بايد در آغاز نكات ذيل را مورد توجه قرار داد:
آغاز حفظ قرآن از مطالب ساده به دشوار باعث ميشود كه فرد ابتدا در حفظ مطالب ساده به اندازه كافي توفيق به دست آورد. اين كسب توفيق اوليه انگيزش يادگيرنده را براي يادگيريهاي بيشتر افزايش ميدهد و بر آمادگي او ميافزايد؛ بنابراين، بهتر است در ابتدا از آيات و سورههايي با سطح دشواري پايينتر آغاز كنيد.
حفظ قرآن را از زمانهاي كوتاه آغاز كرده، به تدريج بر زمان آن بيفزاييد تا دچار خستگي و دلزدگي نشويد.
در حفظ قرآن بايد از كم و سورههاي كوچك آغاز كرد؛ چون سورهاي مانند بقره به سبب طولاني بودنش ممكن است براي خيليها خستگي و ملامت آورد و خداي ناكرده ايشان را از ادامه راه منصرف كند؛ بنابراين، بايد از جزء سيام كه سورههاي كوچك دارد و به خاطر سپردنشان آسان است، آغاز كنيم كه البته خود تمريني براي روي آوردن به سورههاي بزرگ و بزرگتر است.
آيات قصص همواره موضوع معيّن و در عين حال مطبوع و شيريني را دنبال ميكند و سرانجام به نتيجه و سرانجام داستان منتهي ميشود؛ بدين جهت، حافظ ترغيب ميشود حفظ آيات را دنبال كند تا داستان به اتمام برسد و اين پيگيري خود عامل مهمي در حفظ قرآن است؛ بنابراين، اگر ابتدا تعدادي از داستانهاي قرآن براي حفظ برگزيده شود، افزون بر اينكه حافظ تا حدودي به روشهاي اجمالي حفظ آشنا ميشود، باعث تشويق، ترغيب و دلگرمي او در جهت تحفيظ بقيه آيات نيز خواهد شد؛ البته بايد توجه داشت كه پراكنده حفظ كردن اصولاً مطلوب نيست؛ بلكه اين فقط مقدمهاي براي حفظ منظم و حسابشده از اول قرآن است؛ زيرا هنگامي ميتوان برنامه منظمي براي حفظ قرآن در نظر گرفت كه از اول قرآن آغاز شود و به آخر آن پايان پذيرد.
نكته ديگري كه لازم است براي احساس كاميابي مورد توجه قرار گيرد، آن است كه اصلاً به حجم كار توجه نكنيد و انتظار نداشته باشيد كار حفظ قرآن را يكشبه يا چندشبه به اتمام برسانيد. بسياري از حفاظ قرآن در ابتداي فعاليتشان شايد مطمئن نبودند روزي موفق به حفظ تمام قرآن كريم خواهند شد (اگرچه قصد اين كار بزرگ را داشتند) ولي آنها به جاي در نظر گرفتن وسعت زياد كار و در نتيجه، مأيوس شدن، با اميدواري و علاقه بسيار و با توكل بر خداوند متعالي، آيات تعيين شده براي هر روز را اگرچه زياد هم نبوده باشد، حفظ كرده، مشتاقانه در انتظار فرارسيدن روزي ديگر براي حفظ كردن آيات جديد بودند و با همت و پشتكار و مداومت بر اين حال، سرانجام كار را با كاميابي به پايان رساندند.
انجام عمل در حضور ديگران و به همراه آنان بهطور معمول باعث برانگيختگي و درنتيجه افزايش عملكرد افراد ميشود. در مطالعه آلپورت (1920)، هنگام انجام وظيفه آزمودنيها در حضور ديگران، نهتنها مباحث بيشتري به ذهنشان خطور ميكرد، بلكه كيفيت اين مباحث نيز عميقتر بود. بر اين اساس، مناسب است فرد به فعاليت حفظ قرآن خود جنبه اجتماعي نيز بخشيده، به اين ترتيب، عملكرد خود را تقويت كند. راههاي ذيل ميتواند به بهبود عملكرد از طريق برانگيختگي اجتماعي بينجامد:
در صورتي كه بتوانيد چند نفر دوست براي بازگويي و مرور آيات حفظ شده داشته باشيد و در ساعتي معين مباحثه كنيد، برانگيختگي شما براي حفظ قرآن بيشتر خواهد شد. با انجام دادن اين كار، هر صفحه از قرآن تكرار و بازگويي ميشود و در تصحيح آيات حفظ شده و ثبات و نگهداري آنها در ذهن و حافظه شما تأثير مثبت ميگذارد.
روش ديگر اين است كه اگر مثلاً صفحهاي از قرآن داراي 6 آيه است، آيه اول را نفر اول، و آيه دوم را نفر دوم، و آيه سوم را نفر سوم، و دوباره آيه چهارم را نفر اول و آيه پنجم را نفر دوم و آيه ششم را نفر سوم از حفظ بخواند يا دو آيه اول و دوم را نفر اول و دو آيه سوم و چهارم را نفر دوم و دو آيه پنجم و ششم را نفر سوم از حفظ بخواند؛ البته نبايد از قبل مشخص كنيد كه چه كسي كدام آيه را بايد از حفظ بخواند. اين بدان جهت است كه هر سه نفر مقيد شوند تمام صفحه را به طور كامل و از قبل حفظ كنند.
در صورتي كه نتوانيد براي بازگويي و مرور آيات حفظ شده و تصحيح اشتباهات آن، هممباحثي بيابيد، بكوشيد محفوظات قرآني خود را نزد شخص ديگري مانند پدر، مادر، برادر، خواهر، معلم يا دوستتان كه با روخواني قرآن آشنا باشد، از حفظ بخوانيد و بازگوييد. اين امر نيز زمينه تهييج و توجه و آمادگي بيشتر شما را فراهم ميسازد.
مناسب است به طور مداوم در جلسات قرآني حضور يابيد ـ گرچه يك بار در هفته باشد ـ و بكوشيد با حضور در برابر مردم و خواندن قرآن، كمكم روحيه خجالت و كمجرأتي را در خود نابود كنيد؛ البته توجه به اين نكته لازم است كه شركت در اينگونه جلسات و قرائت قرآن در آن، در صورتي عملكرد را تسهيل ميكند كه فرد در انجام تكليف مورد نظر، مهارت لازم را داشته باشد. در غير اين صورت، حضور در چنين جلساتي نتيجه عكس داده، به عملكرد آسيب ميرساند.
بر اساس نظريه كشاننده در تسهيل اجتماعي حضور ديگران در موقعيتهايي كه افراد در انجام تكليف مورد نظر، داراي مهارت فراواني باشند، عملكرد را تسهيل ميكند؛ زيرا در اين وضعيت، پاسخهاي غالب فرد درست است. در مقابل، در موقعيتهايي كه افراد در انجام تكليف مورد نظر مهارت ندارند، حضور ديگران به عملكرد آسيب ميرساند و در اين حالت بيشتر پاسخهاي فرد احتمالاً نادرست خواهد بود.
بنابر نظريه اِسناد يا نظريه نسبت دادن، چگونگي تفكر (ادراك و تفسير) افراد دربارهعلتهاي پيروزي و شكستشان تعيين كنندههاي اصلي انگيزش پيشرفت آنان به شمار ميآيد، نه تجارب تغييرناپذير دوران نخستين زندگي بهطور معمول، فردي كه حفظ قرآن را آغاز ميكند، همواره طعم پيروزي را نميچشد؛ بلكه گاه نميتواند به گونهاي مطلوب آيات قرآن را حفظ يا بازيابي كند. چنين فردي ممكن است در امتحان حفظ قرآن يا مسابقات حفظ قرآن امتياز لازم را كسب نكند يا در جمع، توفيق تلاوت صحيح آيات را نيابد. افرادي كه بين كاميابيها و اعمال خود رابطه نزديكي نميبينند، شكست خود را به فقدان توانايي نسبت ميدهند. اين اعتقاد كه نتايج اعمال آنها مستقل از اعمال آنها است، به درماندگي آموخته شده ميانجامد.درماندگي آموخته شده به حالت يادگيرندگاني اشاره ميكند كه كوشش را با پيشرفت مرتبط نميدانند. آنها يادگيرندگاني هستند كه گمان ميكنند هر كاري بكنند، توفيق به دست نميآورند. اين نوع اسنادها ناسازگارند و بايد آنها را تغيير داد؛ بنابراين، روند ذيل بايد تغيير كند:
شكست Å فقدان توانايي Å احساس عدم شايستگي Å كاهش عملكرد
و به روند زير تبديل شود:
شكست Å فقدان كوشش Å احساس گناه يا شرمساري Å افزايش عملكرد
البته گاه ممكن است فرد به رغم كوشش بسيار شكست بخورد. در چنين مواردي مقتضاي ديدگاه صحيح آن است كه فرد به دنبال شناخت عامل عدم كاميابي خويش برآمده و با برطرف كردن آن، راه را براي كاميابيهاي بعدي هموار سازد. او بايد بداند كه هيچ دري نيست كه با تلاش انسان گشوده نشود؛ چنانكه اميرمؤمنانعليهالسلام ميفرمايد:
«متي تكثر قرع الباب يفتح لك؛ هرگاه بر كوبيدن دري اصرار ورزي، سرانجام به رويت باز خواهد شد».
و همچنان كه مولانا سروده است:
گفت پيغمبر كه چون كوبي دري
عاقبت زان در برون آيد سري
بررسي موقعيت افراد بزرگي كه حافظه و استعداد لازم را براي يادگيري نداشتند، ولي با تلاش بسيار بر مشكلات فايق آمده، شكست را به پيروزي بدل كردند، برانگيختگي ما را در راه حفظ قرآن بيشتر خواهد كرد.
تاكنون به نقش دانش و انگيزش در حفظ قرآن اشاره كردهايم؛ اما براي پيمودن اين مسير دشوار، دانش و انگيزش به تنهايي كافي نيست. افزون بر اين دو عامل، اراده يا خويشتنداري نيز براي كاميابي لازم است. انگيزه، دلالت بر تعهد و التزام، و اراده، دلالت بر عبور از موانع و تداوم كار تا آخر دارد؛ بهطور مثال، فرد بااراده ميداند كهچگونه خود را از حواسپرتي باز دارد و آنگاه كه احساس اضطراب، خوابآلودگي يا سستي ميكند، چگونه از عهده كار خويش برآيد. او ميداند كه هنگام وسوسه شدن براي متوقف ساختن كار و پرداختن به استراحت چه بايد بكند.
با توجه به طولاني بودن كار حفظ قرآن، در طول زمان، موانع متعددي بر سر راه حافظ قرآن قرار ميگيرد. عبور از اين موانع و به پايان رساندن كار مستلزم عزمي راسخ است و بدون آن، توفيق نهايي حاصل نخواهد شد؛ بنابراين، لازم است خصوصيات فرد بااراده را مورد توجه قرار داده، آن را با فعاليت حفظ قرآن تطبيق دهيم.
در ره منزل ليلي كه خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است كه مجنون باشي
فردي كه اراده استوار دارد، در حقيقت داراي خصوصيات ذيل است:
كاربرد اصول يادگيري رفتاري براي تغيير دادن رفتار خود، اداره خود ناميده ميشود. به ياد سپاري قرآن كريم نيازمند توانايي شخص در اداره خود است. اداره خود طي چندين گام ميسر خواهد شد:
برخي تحقيقات نشان ميدهد كه چينش اهداف خاص و آشكارسازي آنها احتمالاً عنصري اساسي در برنامههاي اداره خود به شمار ميرود؛ بهطور مثال، اس.سي.هيز و همكارانش دانشجوياني را كه در مطالعه مشكل جدي داشتند، شناسايي كرده، به آنها چگونگي چينش اهداف مطالعه را آموزش دادند. دانشجوياني كه اهداف را مشخص كرده، آنها را براي آزمايشگران به زبان آورده بودند، به گونهاي معنادار بهتر از دانشجوياني كه اهداف را به طور خصوصي چيده و هرگز آنها را به كسي نگفته بودند، آزمون مربوط به مطلب مطالعه شده را انجام دادند.
بر اين اساس، مطلوب است فرد طبق تواناييهاي خود هدف روزانه، ماهيانه و ساليانه خود را براي حفظ قرآن مشخص و به ديگران اعلام كند؛ براي مثال معيّن سازد كه روزانه يك صفحه از قرآن با خط عثمان طه در ماه 30 صفحه از آن و تا پايان سال 360 صفحه از آن را حفظ خواهد كرد.
پس از آنكه كار آغاز شد، فرد بايد گزارشي از كار خود تهيه، و فعاليتهاي انجام شده را ارزيابي كند؛ براي مثال، بايد ساعاتي را كه به حفظ كردن اختصاص داده، ساعاتي را كه طبق برنامه عمل نكرده و تعداد صفحاتي را كه حفظ كرده يادداشت كند. خودارزيابي از خودگزارشگري ساده دشوارتر است؛ چون به داوري درباره كيفيت نياز دارد؛ اما به نظر ميرسد كه افراد ميتوانند ارزيابي رفتار خود را با دقت منطقي ياد بگيرند. ضمنآنكه ميتوان ارزيابي خود را با ارزيابي افراد صاحبنظر مقايسه كرد و بدينوسيله توانايي داوري خويش در مورد كيفيت كار حفظ را افزايش داد.
پس از ارزيابي از كار و احراز كاميابي از انجام كار مشخص، فرد ميتواند خود را تشويق كند و بدين وسيله امكان توفيق بيشتر در انجام بقيه كار را براي خود فراهم سازد؛ بهطور مثال ميتواند مقرر كند در صورتي كه برنامه حفظ روزانه را به درستي انجام دهد، امكان ديدار دوستان، رفتن به مهماني، تماشاي برنامه تلويزيوني خاص و... براي او ايجاد شود؛ البته در صورتي نيز كه فرد وظيفه مشخص خود را انجام ندهد ميتواند با استفاده از روشهاي ذيل رفتار نامطلوب كمكاري خويش را حذف كند يا كاهش دهد:
روش محرومكردن يعني فرد به دليل رفتار نامطلوب (كمكاري در حفظ روزانه قرآن)براي مدتي از تقويتهاي مورد علاقه محروم شود؛ براي مثال، فرد به دليل كوتاهي در حفظ هر صفحه، خود را از تماشاي برنامه تلويزيوني مورد علاقه محروم سازد.
جريمهكردن، برداشتن مقدار مشخصي از يك تقويت كننده، مشروط به وقوع رفتار مشكلآفرين است. جريمه، زماني كه به كاهش در احتمال بعدي رفتار مشكلآفرين ميانجامد، شيوه تنبيهي منفي است؛ بهطور مثال اگر فرد با خود قرار بگذارد هرگاه برنامه روزانه حفظ قرآن را اجرا نكرد، خود را جريمه كرده، مبلغي پول به عنوان صدقه بپردازد، احتمال بسيار كمي وجود دارد كه پس از نخستين بار جريمه، باز هم برنامه روزانه حفظ قرآن را به تعويق اندازد.
در اين روش، فرد با خود قرار ميگذارد كه در صورت تخلف از برنامه حفظ قرآن، آن را در نخستين زمان ممكن جبران كند. اگر افزون بر جبران تخلف، قرار شود به انجام اعمال اصلاحي ديگر نيز بپردازد، براي مثال افزون بر آنكه صفحه را حفظ كند، آيات آن را نيز بنويسد، به روش مورد استفاده، جبران اضافي ميگويند.
در موارد بسياري، با اينكه طبق برنامه روزانه به حفظ قرآن ميپردازيم، پس از صرف زمان متوجه ميشويم كه يادگيري صورت نگرفته و افكار پراكنده، ما را به سوي خود جلب كرده و نتوانستهايم بر روي مطالعه و حفظ آيات قرآن كريم متمركز شويم. در اين صورت، در توجه به مطلب و متمركز ساختن حواس در مورد آن مشكل داريم. تمركز حواس، ما را توانا ميسازد به يك تكليف جذب شده، به رغم وجود عوامل حواسپرتي، آن تكليف را ادامه دهيم؛ از اين رو تمركز حواس به ويژه عملي دفاعيضد تاخت و تاز افكار خارجي است.
ز فكر تفرقه باز اي تا شوي مجموع
به حكم آنكه چو شد اهرمن سروش آمد
دقت در امور ذيل ميتواند ما را براي رسيدن به تمركز بيشتر ياري رساند:
اگر بايد حواس خود را براي مطالعه متمركز كنيد، لازم است نخست خود را از دنياي خارج مجزا سازيد و محيط مناسبي را براي مطالعه برگزينيد. چنين محيطي بايد آرام و روشن و داراي گرمايي طبيعي و ساكت باشد. هيچ چيزي به اندازه سر و صدا، به ويژه سر و صداهاي مكرر و خسته كننده، براي تمركز حواس زيانبخش نيست. اين محيط كار به دو دليل اهميت دارد: نخست به اين دليل كه نميتوانيد حواس خود را متمركز ساخته، مطالعه كنيد، مگر اينكه شرايط آرامش و راحتي ذكر شده مورد توجه قرار گرفته باشد؛ سپس به اين دليل كه شما هر بار كه خود را در وضعيت مادي يكساني در مطالعه قرار ميدهيد، بازتابي شرطي از تمركز را ايجاد ميكنيد. هنگامي كه بدن هميشه در موقعيت مادي يكسان قرار گيرد، ذهن به خودي خود حالتي بيدار و دقيق و متمركز به خود خواهد گرفت.
با توجه به اهميت نقش اكسيژن بر روي سلولهاي مغزي و در نتيجه، فعاليتهاي فكري، بايد از حفظ كردن قرآن در مكانهايي كه داراي هواي آلوده و دودآلود و يا دم كرده هستند، پرهيز كرد و حتيالامكان از محيطهايي كه داراي هواي سالم و آزاد هستند، بهره برد.
پس از استقرار در محيط انتخاب شده ديگر نبايد علت و موجبي براي تفريح فكر داشته باشيد؛ پس بايد هرچه را كه در اطراف شما ميتواند باعث عدم تمركز شود، خارج كنيد. اسناد و مدارك، نقشه راهها، روزنامهها و مجله را در محلي دور از نظر قرار دهيد.
جلو پنجره اتاق قرار نگيريد. يكي به اين علت كه نور را از مقابل دريافت خواهيد كرد و ديگر، اينكه ممكن است از پنجره موضوعي را مشاهده كنيد كه توجه شما را به خود جلب كند و تمركز حواس شما را به هم زند.
به علل پيشگفته بكوشيد هنگام راه رفتن يا هنگامي كه سوار اتومبيل، اتوبوس و مانند آن هستيد، به قرائت و مطالعه و حفظ آيات از روي قرآن نپردازيد. در اين حالتها بهتر است آياتي را كه پيشتر حفظ كردهايد، تكرار و تمرين و آنها را در ذهن خود مرور كنيد.
به طور كلي از همان ساعات اول بيداري، مغز آماده است و بيشتر از ساير اوقات انرژي ذهني دارد. آزمايشهاي بسياري روي محصلان انجام شده تا درجه خستگي فكري ايشان در ساعات گوناگون روز مشخص شود. همچنين مشاهده شده در جريان كلاسهاي صبح، دانشآموزان اشتباهات املايي كمتري دارند؛ سريعتر محاسبه ميكنند و حساسيت لامسه ايشان بيشتر است؛ در نتيجه امكانات بيشتري در اختيار دارند. يك گروه از دانشآموزان كه صبح قبل از آغاز كلاس 40 غلط املايي داشتهاند، تعداد اشتباهاتشان پس از گذشت يك ساعت از كلاس به 70 غلط، پس از دو ساعت به 160 غلط و پس از سه ساعت به 190 غلط رسيده است.
نتيجه اين مشاهدات مشخص ميكند كه براي يادگيري مسألهاي اساساً بايد اين عمل را در ساعات اوليه صبح انجام داد. در عين حال چون ضمير ناخودآگاه نقش بسيار مهمي در رابطه با يادگيري دارد، بهتر است شبها قبل از خوابيدن، موضوع مورد مطالعه صبح را به سرعت بررسي كنيد. اين اصل كه شامل يادگيري هنگام صبح است، مطمئناً بدون استثنا نيست. افرادي كه عادت دارند تا ديروقت شب كار كنند، اغلب، صبحها خسته بوده، در نتيجه براي اين كار آمادگي ندارند؛ پس ساعات بعدازظهر و شب براي آنها جهت به خاطر سپردن و كارهاي حفظي بهتر است.
ضمناً بهتر است زمان به صورت متراكم به حفظ قرآن اختصاص داده نشود؛ بلكه زمان به صورت پراكنده و متناوب باشد. تأثير «توزيع و زمانبندي» به تحقيقاتي اشاره دارد كه نشان ميدهد زماني اطلاعات بهتر يادآوري ميشود كه مطالعات فرد به صورت متراكم انجام نگرفته؛ بلكه پراكنده و متناوب باشد؛ چون مطالب در مطالعه توزيع شده، در مقايسه با مطالعه متراكم، بيشتر و كاملتر پردازش ميشود.
به طور كلي زمان مطالعه را طوري در نظر بگيريد كه بتوانيد حتيالامكان قبل و بعد از آن كمي استراحت كنيد.
انتخاب نوع قرآن نيز عاملي مؤثر در جهت تمركز يا عدم تمركز حواس است. قرآن مورد استفاده بايد ساده و داراي خطي زيبا و كاملاً خوانا، همراه با اعرابگذاري دقيق، كمزرق و برق و در عين حال بيغلط باشد و كلمات و حروفش در هم و بر هم نگاشته نشده باشند و در ضمن داراي ترجمه زيرنويس سليس و روان باشد. معتبر بودن شماره آيات قرآن مورد نظر مهم است.
از قرآنهايي كه زمينه صفحات رنگارنگ و مزين دارند، حتيالامكان استفاده نشود. بهكار بردن قرآنهايي كه زمينه صفحات آن كاملاً سفيد است، باعث خستگي چشم ميشود. در طول مدت حفظ قرآن از قرآنهاي گوناگون استفاده نشود؛ زيرا در اين صورت به تدريج براي ذهن مشكلاتي ايجاد ميشود و تصوير آيات و صفحات از قرآنهاي گوناگون در ذهن با يكديگر اختلاط خواهند يافت و در نتيجه ممكن است برخي آيات محل مشخص خود را در صفحه ذهن نيابند؛ پس آيات فقط از يك نوع قرآن حفظ شود؛ البته مناسب است چندين جلد از قرآن مورد نظر خود را در قطعهاي گوناگون جيبي و وزيري تهيه كنيد تا بتوانيد افزون بر اينكه در منزل حفظ ميكنيد، در محيط بيرون نيز با استفاده از قرآن جيبي، از وقت خود به طور كامل بهره ببريد.
آمادگي جسمي ـ رواني شرط ديگر تمركز حواس به شمار ميرود؛ بنابراين، عواملي چون گرسنگي و تشنگي، خستگي و كسالت، خوابآلودگي، اضطراب، عجله، دلمشغولي و... باعث آن ميشود كه هنگام حفظ قرآن، آرامش و تمركز لازم را نداشته باشيم و نتوانيم قرآن را به دقت حفظ كنيم. بر اين اساس، بهتر است ابتدا آمادگي لازم را به دست آورده، برنامه حفظ قرآن خود را به زمان مناسب ديگري موكول كنيم.
بهتر است ذهن خود را از پر شدن دور كنيد؛ زيرا در اين صورت، حافظه خود را با اين انديشه كه كارهاي كوچك متعدد روزانه ضرورتاً بايد در زمان خاصي انجام شوند، انباشته خواهيد كرد. آنگاه كه مجبور شويم بسياري از موضوعات كوچك و پيش پا افتاده را به خاطر بسپاريم، توانايي خود را در جهت تمركز حواس براي حفظ قرآن به حداقل ممكن كاهش دادهايم. براي اينكه مانع از فشار اين موضوعات به ذهن شويم، پيشنهادهاي ذيل توصيه ميشود:
كارهايي را كه بايد انجام شود، با سرعت انجام دهيد تا ديگر به آنها فكر نكنيد.
از توجه به افكار بيارزش، بيهوده، تصاوير نامناسب، متون بيمحتوا و جزئيات گنگ خوداري كنيد. براي اين كار كافي است هر چيزي را در همان وهله اول حفظ نكنيد.
موضوعات روزمره را كه هنگام حفظ قرآن به ذهن خطور ميكند، بيدرنگ در يك دفتر يادداشت، يادداشت كرده، بدينوسيله حافظه خود را درگير آن نكنيد.
بكوشيد موضوعات كمارزش و جزئي را كه در كار حافظه اخلال ايجاد ميكند، به فراموشي بسپاريد.
در نظريه خبرپردازي يادگيري، نظام ياد به سه مرحله اصلي حافظه حسي، حافظه كوتاه مدت و حافظه درازمدت تقسيم شده است. ابتدا محركهاي محيطي به وسيله گيرندههاي حسي دريافت، و وارد حافظه حسي ميشوند. بعد اطلاعاتي كه به حافظه حسّي وارد شدهاند اگر مورد دقت يا توجه قرار گيرند، وارد حافظه كوتاهمدت ميشوند؛ سپس اطلاعات وارد شده به حافظه كوتاهمدت مربوط به اطلاعات پيشين موجود در حافظه درازمدت رمزگرداني شده، به اين حافظه وارد ميشوند و جزو آموختههاي فرد در ميآيند. اطلاعات به كمك سه فرايند شناختي عمده با نامهاي تكرار يا مرور، بسط يا گسترش و سازماندهي به حافظه درازمدت انتقال مييابند.
وقتي مطلبي از حافظه كوتاهمدت وارد حافظه درازمدت شد، گفته ميشود كه آن مطلب ياد گرفته شده است.
بنابر آنچه گفته شد، يكي از راههاي انتقال اطلاعات از حافظه كوتاهمدت به حافظه درازمدت، تكرار مطالب است. تكرار و مرور، راهبردي مؤثر در حفظ آيات قرآن به شمار ميرود و لازم است فردي كه در اين جهت گام بر ميدارد، تاكتيكهاي ذيل را براي تسهيل در يادگيري و حفظ قرآن در نظر داشته باشد:
براي حفظ كردن هر آيه از قرآن بايد آن را چندين بار و هر بار با توجه تمام به هر حرف و كلمه موجود در آن، تلاوت كرد؛ البته دفعات تكرار با توجه به قدرت حافظه هر شخص و نيز به نسبت سخت يا آسان بودن آيات فرق ميكند. برخي شايد با 3 بار خواندن يك آيه نه چندان طولاني آن را به خاطر بسپارند؛ ولي برخي ديگر به تمرين بيشتري نياز دارند. بهطور طبيعي با چندين بار خواندن آيه، مقدار فراواني از كلمات آن در ذهن جاي ميگيرد؛ اما هنوز آيه مزبور بهطور كامل جاي خود را در ذهن نيافته است. حال بايد آيه را بدون استفاده از قرآن و با كمك گرفتن از حافظه بخوانيد. احتمالاً در اين هنگام به اشكالاتي بر خواهيد خورد و تعدادي از كلمات و حروف را به ياد نخواهيد آورد؛ زيرا هنوز بر تمام كلمات احاطه نيافتهايد. در هر قسمتي كه متوقف شديد و نتوانستيد كلمه مورد نظر را در ذهن خود بيابيد، به قرآن رجوع كنيد؛ آن كلمه را بجوييد و به ذهن بسپاريد و به همين ترتيب براي بقيه آيه عمل كنيد تا بتوانيد آيه را به طور كامل و به راحتي از حفظ بخوانيد. حال آيه را دستكم 5 بار از حفظ تلاوت كنيد تا مطمئن شويد آن را خوب به خاطر سپردهايد. مهم اين است كه قادر باشيد آيه محفوظه را روان و راحت قرائت كنيد، نه با دشواري و بروز اشكالات. توصيه مهم اين است كه بكوشيد هنگام مرور، آيات را تلاوت كنيد و فقط از ذهن نگذرانيد.
در اين روش، مقدار فراواني از اطلاعات به چند بخش تقسيم و اين بخشها به نوبت آموخته ميشوند. انتقال اطلاعات به حافظه درازمدت به كوشش فراوان نياز دارد. وقتي مقدار بسياري اطلاعات به چند بخش كوچكتر تقسيم ميشود و آن بخشها بهطور جداگانه آموخته ميشوند، انتقال آنها به حافظه درازمدت آسانتر انجام ميگيرد. در مورد حفظ كردن آيات متوسط يا طولاني، بايد هر چند كلمه از آيه مثلاً هر 3 يا 4 كلمه را جدا از قسمتهاي ديگر حفظ؛ سپس هر قسمت را به قسمتهاي قبل از آن وصل كرد تا آيه تمام شود؛ به طور مثال، در آيه 23 از سوره مباركه جاثيه:
)أَفَرَأَيْتَ مَنْ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ...(.
ابتدا قسمت اول را به وسيله تكرار و همراه با دقت و تمركز كافي حفظ ميكنيم:
حال به قسمت بعدي ميرسيم:
)وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَي عِلْمٍ...( (تكرار) تا اينكه حفظ شود.
حال قسمت اول و دوم را چندين بار با يكديگر ميخوانيم:
)أَفَرَأَيْتَ مَنْ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَي عِلْمٍِ( (تكرار)
اكنون قسمت سوم: )وَخَتَمَ عَلَي سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ...( (تكرار)
قسمت سوم را به بخشهاي قبلي وصل و تكرار ميكنيم.
حال قسمت چهارم:
)وَجَعَلَ عَلَي بَصَرِهِ غِشَاوَةً... ( (تكرار)
اين قسمت را به بخشهاي قبل متصل و آن را تكرار ميكنيم.
قسمت پنجم،
)فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ... ( (تكرار)
حال به قسمتهاي پيش وصل و تكرار شود.
قسمت آخر: )أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ( (تكرار)
حال همه آيه را ميتوانيم به راحتي از حفظ تلاوت كنيم.
موضوعي كه در بحث تكرار و تمرين هميشه مورد سؤل بوده، چگونگي تمرين و تكرار حوادث است. آيا تمرين و تكرار حوادث به صورت پشت سر هم و متوالي هنگاميادگيري، عملكرد حافظه و يادآوري را افزايش ميدهد يا تمرين و تكرار حوادث به صورت پراكنده و با فاصله يادآوري بهتري به همراه خواهد داشت؟
ملتون (1970) مطالعات مهمي را در زمينه مقايسه بين تمرين پراكنده و تمرينمتوالي و اهميت اثر درنگ گزارش داده است. او در يكي از آزمايشهاي خود نشان ميدهد كه هرچه مدت زمان ارائه براي هر كلمه طولانيتر شود، عملكرد حافظه و يادآوري بهتر ميشود.
در تمرين پراكنده، يادگيرنده به جاي اينكه بكوشد يكباره و در يك نوبت، مقدار فراواني اطلاعات را حفظ كند، وقتش را تقسيم، و چندين بار آن اطلاعات را مرور ميكند. اين كار باعث ميشود تا از خستگي و از بين رفتن انگيزه فرد جلوگيري شود. اگر يادگيرنده چندين نوبت صرف مطالعه كند، آنچه را در نوبت قبل فراموش كرده، در نوبت بعد به سرعت ميآموزد؛ بنابراين اگر بهطور مثال، روزي 2 ساعت براي حفظ قرآن وقت صرف كردهايد، اين 2 ساعت به همپيوسته و يكباره نباشد؛ بلكه آن را به 3 وقت 40 دقيقهاي و يا به 2 زمان 60 دقيقهاي با فاصله زماني مناسب بين آنها تقسيم كنيد.
گاهي اوقات انسان توانايي بهرهگيري مناسب و مستقيم از حافظه را براي مرور آيات ندارد. اينجا براي اينكه هم از وقت موجود استفاده شود و هم ذهن فشار بسياري را متحمل نشود، بسيار مناسب است كه از نوار ترتيل قرآن استفاده كنيد به اين صورت كه نوار آيات مورد نظر را كه به روش ترتيل تلاوت شده به دقت گوش دهيد و آنها را همزمان با قرائت قاري از ذهن بگذرانيد. بديهي است كه موارد اشتباه بهوسيله نوار در همان لحظه برطرف ميشود. به طور تجربي ميتوان ادعا كرد كه اين كار فشار كمتري را بر نيروي حافظه انسان وارد ميسازد؛ ولي روش مرور از طريق گوشدادن به صورت شيوه اصلي توصيه نميشود؛ زيرا:
اولاً، با اين كار، قوه حافظه، تنبل و ضعيف ميشود؛
ثانياً، خيلي ديرتر به نتيجه مطلوب ميتوان رسيد؛
ثالثاً، محفوظات استحكام چنداني نخواهند داشت.
ضمناً در صورت استفاده از نوار بكوشيد از نوارهاي ترتيل كُند كه داراي سرعت كمتري در مقايسه با ترتيل معمول است استفاده كنيد.
آيات بسياري را ميتوان سراغ گرفت كه با هم شباهت دارند يا عينِ همند؛ براي مثال، آيه 58 بقره با آيات 161 آلعمران، 5 انعام، 6 شعراء، 10 نمل، و 31 قصص همانند است و آيه 89 سوره آل عمران همان آيه 5 سوره نور است.حال توصيه ميشود كه در حفظ اينگونه آيات كوشش و تكرار بيشتري كنيد. اگر آيههاي غير همانند براي حفظ بايد ده مرتبه تكرار شوند، اين آيات را لازم است بيست مرتبه تكرار كرد تا خوب در ذهن جاي گيرند. اين همانندي، در پايان بعضي از آيات نيز وجود دارد؛ مثل )إِنَّ اللّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً( و )كانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِيماً(، يا )إِنَّ اللّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً( و )وَ اللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(.
پرآموزي جلو تداخل در يادگيري را ميگيرد. پرآموزي يعني تكرار مطالب و يادگيري تا حد اشباع. براي اين منظور، پس از آنكه يادگيرنده به حد دلخواه به يادگيري يا عملكرد دست يافت، باز هم براي مدتي بيشتر به تمرين و تكرار ادامه ميدهد. زماني گفته ميشود كه مهارتي به حد پرآموزي آموخته شده است كه تمرين اضافي ديگر نتواند آن را بهبود بخشد.
توصيه بسيار مهم ما اين است كه تا آيهاي را به صورت كاملاً متقن و مستحكم حفظ نكردهايد، هيچ گاه سراغ آيه بعدي نرويد. عدم رعايت اين نكته حتماً مشكلاتي را ايجاد خواهد كرد.
گسترش به معناي افزودن معنا به اطلاعات جديد از طريق پيوند آن با دانش پيشين است.
به عبارت ديگر، ما از طرحوارههايمان و از دانش موجود خود استفاده ميكنيم تا معناي اطلاعات تازه را درك كنيم. يادگيرنده به كمك راهبرد گسترش، بين آنچه ازپيش ميدانسته و آنچه قصد يادگيرياش را دارد، پل ارتباطي ايجاد ميكند. اين كار از راه افزودن جزئيات بيشتر به مطلب تازه، خلق مثالها و مواردي براي آن، ايجاد تداعي بين آن و انديشههاي ديگر، و استنباط كردن درباره آن، انجام ميشود. اينجا به اختصار برخي از راهبردهاي مربوط به گسترش، و كاربرد آنها را در حفظ قرآن ارائه ميكنيم.
اگر شما نيازمنديد اطلاعات را براي زماني طولاني به ياد داشته باشيد، يك «سرواژه» يا «سرنام» شيوه مناسبي است. سرواژه كلمهاي به شكل مختصر است كه از حرف اول هر كلمه در يك فراز تشكيل شده است. مانند كلمه (ناجا) كه از حروف اول (نيرويانتظامي جمهوري اسلامي ايران) تشكيل يافته. با استفاده از سرواژه ميتوان حروف آغازين چند آيه قرآن را به هم پيوند داد و با ساختن كلمهاي، امكان يادآوري آيات را تسهيل كرد؛ بهطور مثال، با پيوند دادن حروف اول سه آيه 12 تا 14 سوره نساء كه مشتمل بر يك صفحه قرآن، با رسمالخط عثمانطه است ميتوان كلمه «وتو» را ساخت و به اين ترتيب آيات را يادآوري كرد. اين روش براي پرهيز از اشتباه آيات مشابه نيز بسيار مؤثر است؛ براي مثال، در آخر آيه 3 آيه متوالي از سوره آلعمران يعني آيات 176 تا 178 سه جمله شبيه به هم وجود دارد كه فقط در يك كلمه به ترتيب ذيل اختلاف دارند:
آيه 176 )ولهم عذاب عظيم(
آيه 177 )ولهم عذاب اليم(
آيه 178)ولهم عذاب مهين(
حفظ كردن ترتيب اين سه جمله قدري وقتگير است. اگر بخواهيم ترتيب درست اين جملات را در هر آيه به خاطر بسپاريم ميتوانيم به حروف اول سه كلمه «عظيم، اليم و مهين» توجه كرده، كلمه «عام» را كه به معناي سال است، به دست آوريم. حال حافظ قرآن ميتواند هنگام خواندن اين آيات با به ياد آوردن كلمه رمز متوجه ترتيب آنها شود.
منظور از يادداشتبرداري، انتخاب و ثبت نكات مهم مطلب شنيداري يا نوشتاري است. در صورتي ميتوان يادداشتبرداري را در رديف راهبردهاي گسترش معنايي قرار داد كه به يادگيرنده كمك كند اطلاعات جديد را سازمان دهد و بين آنها و دانش موجود خود پيوند برقرار سازد.
براي رفع اشتباه در حفظ آيات مشابه، بهترين روش، يادداشتبرداري و نوشتن اين موارد و علامتگذاري و مقايسه بين آنها است. بدين ترتيب حافظ ميتواند كنار هر آيه (به وسيله مداد) موارد مشابه آن را (شماره آيه و نام سوره) يادداشت كند.
در مورد اهميت يادداشتبرداري در حفظ مطالب، ابوبصير از امام صادقعليهالسلام نقل ميكند كه فرمود: «اكتبوا فانكم لا تحفظوا حتي تكتبوا؛ بنويسيد؛ زيرا شما ياد نميگيريد مگر اينكه بنويسيد».
منظور از تصويرسازي ذهني يعني برقراري ارتباط معنادار بين مطالب از طريق ايجاد رابطه ذهني بين آنها... . اين تدبير آموزشي يادگيري دانشآموزان را بهبود ميبخشد.
با استفاده از اين شيوه ميتوان محتوا و مضمون يك آيه را به يك تصوير ذهني پيوند زد و با يادآوري آن تصوير، محتواي آيه را به ياد آورد؛ بهطور مثال، در داستان ورود فرشتگان به صورت ميهمان بر حضرت ابراهيمعليهالسلام كه از آيه 69 به بعد در سوره هود آمده ميتوان محتواي آيه را با اين تصوير ذهني تداعي كرد كه مردي گوسالهاي بريان شده را به سوي ميهمان ميبرد. مضمون آيه 70 با اين تصوير تداعي ميشود كه ميهمانان از تناول آن گوساله امتناع ميكنند. محتواي آيه 71 را ميتوان به شكل زني در حال خنده تصوير كرد و محتواي آيه 72 را با تصوير يك زوج سالخورده و با علامت تعجب بر فراز آنها و... .
يكي ديگر از راههاي بسط معنايي، روش مكانها است. در روش مكانها كه روش قديم براي حفظ كردن اطلاعات است، يادگيرنده، هنگام يادگيري و يادآوري مطالب، مكان اشيا را در ذهن خود مجسّم ميكند. براي استفاده از اين روش، يادگيرنده ابتدا به ترتيب موقعيت يا مكان اشيا را ميآموزد، يعني نقشه آنها را به خاطر ميسپارد، و هنگام يادآوري، با طي اين مراحل ذهني، آنها را به ياد ميآورد.
شما نيز ميتوانيد مثال ذيل را در كارهاي خود به نحو مؤثري به كار ببريد:
ابتدا ده مكان را در خانه خود برگزينيد. آنها را به نحوي انتخاب كنيد كه توالي حركت از يك مكان به مكان ديگر روشن و بديهي باشد؛ براي مثال، در ورودي تا هال، آشپزخانه، اتاق خواب و... . مطمئن شويد كه اين ده مكان را به آساني و به ترتيب بتوانيد تصور كنيد. حال 10 گزينه را در نظر بگيريد و آنها را در يكي از اين ده مكان قرار دهيد. بدينوسيله شما ميتوانيد جايگاه هر آيه را در يكي از مكانهاي خانه قرار داده، با ورود ذهني به هر مكان، آيهاي را كه از آن مكان تداعي ميشود، به ياد آوريد.
بكوشيد جاي هر آيه در صفحه قرآن را كاملاً به خاطر بسپاريد تا آسانتر بتوانيد آيه حفظ شده را به خاطر آورده، ارائه كنيد.
سازماندهي بهترين و كاملترين نوع راهبرد بسط معنايي است با اين تفاوت كه يادگيرنده در استفاده از راهبرد سازماندهي، براي معنادار ساختن يادگيري، به مطالبي كه قصد يادگيري آنها را دارد، نوعي چارچوب سازماني تحميل ميكند؛ اما چنين عملي در راهبردهاي گسترش الزامي نيست. سادهترين شكل سازماندهي اين است كه اطلاعات را در دستههايي قرار دهيم تا آنها را آسانتر ياد بگيريم و راحتتر به ياد آوريم.
وقتي مادههاي متعدد يادگيري را دستهبندي ميكنيم، از بار حافظه فعال خود ميكاهيم و قدرت تمركزمان را بيشتر ميكنيم. همين امر، علت اصلي تسهيل يادگيري از راه دستهبندي اطلاعات است. در واقع ما از مقدار اطلاعاتي كه ميخواهيم ياد بگيريم كم نميكنيم؛ بلكه از راه تقطيع، مادههاي اطلاعاتي را محدود ميسازيم.
روشهاي ذيل ميتواند ما را براي سازماندهي اطلاعات و حفظ و يادگيري بهتر آنها ياري رساند:
دستهبندي محض مطالب به مقولهها يا طبقات بيشتر براي جلوگيري موضوعات ساده يا پايه مفيدند. براي حفظ كردن يك سوره متوسط و بهويژه طولاني خوب است ابتدا آن سوره را به چند دسته از آيات تقسيم، و هر دسته از آيات را جداگانه حفظ و به دسته آيات پيشين متصل كنيد؛ البته لازم نيست آيات مربوط به يك دسته را بهطور كامل در يك جلسه حفظ كنيد. مهم اين است كه در ذهن خودتان آنها را در يك دسته و مجموعه قرار دهيد. با اين كار حجم سوره كمتر به نظر ميرسد و حافظ تسلط و احاطه كاملتري بر آن سوره خواهد داشت. تا جايي كه امكان دارد بكوشيد آن دسته آياتي را كه براي حفظ برگزيدهايد، به هم مربوط باشند؛ بهطور مثال براي حفظ كردن سوره مباركه نبأ ميتوان آن را به 3 گروه از آيات تقسيم كرد. بدين ترتيب كه آيه اول تا آيه شانزدهم كه اغلب بيان پديدههاي طبيعي است در دسته اول، و آيات هفدهم تا سيام كه در وصف قيامت و وضعيت اهل عذاب است در دسته دوم و سرانجام آيات سي و يكم تا آخر سوره در دسته سوم قرار ميگيرند.
از جمله راهبردهاي سازماندهي براي تكاليف پيچيده يادگيري ميتوان به تهيه سرفصلهاي يك كتاب درسي نظير آنچه در فهرست مطالب اينگونه كتابها ديده ميشود، اشاره كرد. براي اين منظور يادگيرنده بايد انديشههاي اصلي و فرعي را به اختصار و با استفاده از كلمات و عبارات مهم به دنبال هم بنويسد؛ به طور مثال سرفصلهاي ذيل را ميتوان براي سوره مباركه مرسلات تهيه كرد:
1. سوگندهايي در مورد قيامت و حوادث سخت رستاخيز (آيات 1 تا 15)؛
2. سرگذشت غمانگيز اقوام گنهكار پيشين (آيات 16 تا 19)؛
3. گوشهاي از ويژگيهاي آفرينش انسان و طبيعت (آيات 20 تا 28)؛
4. سرنوشت تكذيبكنندگان قيامت (آيات 29 تا 40)؛
5. اشارهاي به وضع پرهيزكاران و تكذيبكنندگان در قيامت (آيات 41 تا 50).
ضمناً ميتوان براي هر يك از سرفصلهاي پيشگفته، انديشههاي فرعي را نيز در نظر گرفت؛ بهطور مثال ميتوان عناوين فرعي ذيل را براي وضع پرهيزكاران در قيامت تهيه كرد:
سايهها و چشمهها
ميوهها
خوردن و آشاميدن
جزاي نيكوكاران
راهبرد سازماندهي ديگر، تبديل متن به طرح يا نقشه است. براي اين منظور، يادگيرنده ابتدا انديشه يا مفهوم اصلي متن را مشخص، و بعد انديشهها يا مفاهيم فرعي وابسته به مفهوم اصلي را مشخص ميكند؛ سپس اين انديشههاي فرعي را به مفهوم اصلي ميپيوندد. نتيجه يك طرح يا نقشه است كه مفهوم اصلي در بالا يا وسط و انديشههاي فرعي در زير يا پيرامون آن قرار ميگيرند. نقشه مفهومي به يك بازنمايي تصويري و كلامي از مفاهيم و روابط مهم ميان آنها گفته ميشود. هدف نقشه مفهومي اين است كه به يادگيرنده كمك كند تا بازنما يا تصوير روشني از آنچه قرار است آموخته شود، درست كند.
بهطور مثال نقشه مفهومي ذيل را ميتوان براي سوره مباركه طور در نظر گرفت:
افزون بر عوامل پيشگفته، برخي عوامل فيزيولوژيك نيز همچون نوع تغذيه بر چگونگي حافظه حافظ تأثيرگذار است.
برخي از تحقيقات پژوهشگران حاكي از تأثير نوع تغذيه در عملكرد حافظه است؛ به طور نمونه، مانينگ و همكاران (1990) در مطالعه خود از آزمودنيهاي سالمند و جوان خواستند تا ناشتا به آزمايشگاه حافظه بيايند. در آنجا قبل از انجام تكاليف حافظه به گروهي از آزمودنيها نوشابهاي حاوي گلوكز و به گروه ديگر نوشابهاي كاذب بدون شكر و داراي ساكارين داده شد. سالمندان گروه اول در دو تكليف حافظه كلامي بلندمدت (يادگيري فهرست كلمات و حفظ يك پاراگراف) به طور معناداري از سالمندان گروه دوم بهتر عمل كردند. اندازهگيري گلوكز خون آنان نشان داد كه آزمودنيهايي كه گلوكز بيشتري داشتند، عملكرد حافظه آنها بهتر بود. در منابع ديني نيز مصرف برخي غذاها و رعايت برخي از امور بهداشتي مؤثر در تقويت حافظه دانسته شده كه به تعدادي از آنها اشاره ميشود:
امام كاظمعليهالسلام عسل را مايه شفاي امراض مختلف دانسته و فرموده است: خوردن مقداري عسل به صورت ناشتا ذهن را صفا بخشيده، حافظه را تقويت ميكند.
رسول خداصلياللهعليهوآله فرمود: كرفس را مصرف كنيد كه غذاي پيامبران الاهي، الياس و يسع و يوشع بوده است و روايت شده است كه باعث تقويت حافظه ميشود.
رسول خداصلياللهعليهوآله در وصيتي به اميرمؤمنانعليهالسلام فرمود: اي علي! سه چيز است كه حافظه را زياد و بيماري را برطرف ميسازد: كندر و مسواكزدن و قرائت قرآن.
خوردن 21 عدد كشمش قرمز به صورت ناشتا حافظه را فزوني ميبخشد.
رسول خداصلياللهعليهوآله به امام عليعليهالسلام فرمود: اي علي! مسواك از سنّت است... و حافظه را افزايش ميدهد.
همچنانكه مصرف برخي غذاها نقش مؤثري در تقويت حافظه دارد، زيادهروي در تغذيه نيز عامل مهمي براي فراموشي و ضعف حافظه است؛ به همين جهت در برخي روايات، روزه گرفتن عامل مؤثر در تقويت حافظه به شمار آمده است. امام صادقعليهالسلام در روايتي از اميرمؤمنانعليهالسلام سه چيز را باعث برطرف شدن بلغم و تقويت حافظه دانسته است:
همچنين قابل توجه است كه در روايات معصومانعليهمالسلام مصرف بعضي غذاها سبب نسيان و فراموشي دانسته شده؛ همچون:
سيب ترش، پنير، گشنيز و خيارچنبر و نيز برخي رفتارها زمينهساز ضعف حافظه به شمار آمده است.
ـ آذربايجاني، مسعود و ديگران، روانشناسي اجتماعي با نگرش به منابع اسلامي، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1382.
ـ پرهيزگار، شهريار، چگونه قرآن را حفظ كنيم، تهران، نمايندگي ولي فقيه در نيروي مقاومت بسيج، 1371.
ـ توكه، روبرت، چگونه حافظه برتر داشته باشيم، ترجمه ساعد زمان، تهران، ققنوس، 1379.
ـ حافظ، شمسالدينمحمد، ديوان حافظ، به اهتمام حسن اعرابي، قم، رواق انديشه، 1379.
ـ رضايي، محمدمهدي، «چند تذكر درباره حفظ قرآن كريم»، مجله صحيفه مبين، ش 11، 1376.
ـ سادات، «20 نكته براي حفظ قرآن»، سايت جامعة القرآن الكريم، 16/12/1384.
ـ چگونه آيات متشابه را حفظ كنيم؟ سايت جامعة القرآن الكريم، 15/5/1386.
ـ سيف، علياكبر، روانشناسي پرورشي (روانشناسي يادگيري و آموزش)، تهران، آگاه، 1380.
ـ عباسي، مهدي، «در حفظ قرآن نبايد شتابزده عمل كرد»، گلستان قرآن، ش 31.
ـ عبدالكريم قريب، 57 درس براي تقويت حافظه، تهران، اختران، 1380.
ـ رضا كُرمي نوري، روانشناسي حافظه و يادگيري: با رويكردي شناختي، تهران، سمت،1383.
ـ كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ترجمه و شرح سيدجواد مصطفوي، تهران، مسجد چهارده معصومعليهمالسلام.
ـ گلاور، جان اي راجر اچ. برونينگ، روانشناسي تربيتي اصول و كاربرد آن، ترجمة علينقي خرازي، تهران، مركز نشر دانشگاهي، 1378
ـ مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، 1404.
ـ مرتضويزاده، سيدحشمتالله، روانشناسي تمركز، تهران، روانسنجي، 1383.
ـ مطهري، مرتضي، داستان راستان، تهران، صدرا، 1367.
ـ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1373.
ـ موگهي، عبدالرحيم، «چگونه قرآن را حفظ كنيم؟»، صحيفه مبين 35 و 36.
ـ ميلتن برگر،. ريموند، شيوههاي تغيير رفتار، ترجمه علي فتحي آشتياني و هادي عظيمي آشتياني، تهران، سمت، 1381.
-Bieler.R.F. & snow man, Psychology applied to teaching (7th ed), Houghton Mifflin, (1993).
-Terry page.G, jB thomas, A R marshall, international dictionary of education, London , kogan